سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به پسرش حسن فرمود : ] پسرکم چیزى از دنیا بجا منه چه آن را براى یکى از دو کس خواهى نهاد : یا مردى که آن را در طاعت خدا به کار برد پس به چیزى که تو بدان بدبخت شده‏اى نیکبخت شود ، و یا مردى که به نافرمانى خدا در آن کار کند و بدانچه تو براى او فراهم کرده‏اى بدبخت شود پس در آن نافرمانى او را یار باشى و هیچ یک از این دو در خور آن نبود که بر خود مقدمش دارى . [ و این گفتار به گونه‏اى دیگر روایت شده است که : ] اما بعد ، آنچه از دنیا در دست توست پیش از تو خداوندانى داشت و پس از تو به دیگرى رسد و تو فراهم آورنده‏اى که براى یکى از دو تن خواهى گذاشت : آن که گرد آورده تو را در طاعت خدا به کار برد پس او بدانچه تو بدبخت شده‏اى خوشبخت شود ، یا آن که آن را در نافرمانى خدا صرف کند پس تو بدانچه براى وى فراهم آورده‏اى بدبخت شوى و هیچ یک از این دو سزاوار نبود که بر خود مقدمش دارى و بر پشت خویش براى او بارى بردارى ، پس براى آن که رفته است آمرزش خدا را امید دار و براى آن که مانده روزى پروردگار . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 89 دی 29 , ساعت 7:26 عصر

گفت : هنوز جای سقوط داریم

گفتم : خب اگه نشد هواپیمای جدیدی سرنگون کنین . ارزش پولمون رو سقوط بدید. برا شما چه فرق می کنه ، سقوط  سقوطه دیگه.

گفت : رکورد دار سقوط هواپیما در دوران مدیریتم هستم.

گفتم : البته به خودت مغرور نشی ها ، به بقیتون فرصت هنرنمایی داده نشده وگرنه همتون از این استعدادا دارین.

گفت : می دانی چرا باید راه اهن شیراز افتتاح شود ولی بعد دو سال بلاتکلیف باشد؟

گفتم : لابد چون سقوط ندارد به درد نمی خورد.

گفت : هواپیما قطعه الکترونیکی نیست که بزارن تو لنج و قاچاقی بیارن.

گفتم : وقتی فکر و ذکرتون قاچاق باشه و تولید صفر ، راهی هم جز سقوط ندارید.

گفت : سر خودمون سلامت هموطنامون تیکه تیکه شدن که شدن.

گفتم : نوبت سقوط خودتونم نزدیکه...

گفت : غصّه ای نیست اگر قیمت نان بالا رفت ... قصّه اینست که جان در وطنم ارزان است.

گفتم : گوش اگر گوش من و ناله اگر ناله ی توست ... آنچه البته به جایی نرسد فریاد است.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ